در لباس آبی از من بیشتر دل می بری آسمان وقتی که می پوشی کبوتر می شوم مهدی فرجی ناگهان...
برچسب : نویسنده : booyesohbateyar بازدید : 25
شب نوازش می کند لطافت نازک سرانگشتانم را
اشک تر می کند سکوت برجای مانده روی لب هایم را
و ناگهان صدا می شوم
فریاد می شوم
پرده ی شب را می درم
از پنجره ی باز مهتاب عبور می کنم
و می پیچم در هوای تو
بشنو مرا
ای خفته در آغوش شب
بشنو مرا
م.دریا
ناگهان...برچسب : نویسنده : booyesohbateyar بازدید : 27
هزار شربت شیرین و میوه ی مشموم
چنان مفید نباشد که بوی صحبت یار
سعدی شیرین سخن
ناگهان...برچسب : نویسنده : booyesohbateyar بازدید : 24
چیزی شبیه تو
شبی در من جوانه زد
از پله بالا رفتم و
از پله پایین آمدم
از گوشه ای به گوشه ی دیگر بردم
کیسه های سنگین برنج را
اما نشد
من هزار امید داشتم تا سقط عشق کنم
انگار اصلا صلاح نبود
روز ها و شب ها گذشت
از نه ماه هم گذشت
حتی سال ها گذشت
نمی توانم نفس بکشم
زیاد بزرگ شده ای در من
کمی هم به دنیایم بیا
م.دریا
ناگهان...برچسب : نویسنده : booyesohbateyar بازدید : 33
چشم هایم می بارند
و
در کویر ترک خورده ی لب هایم
رویای بوسه می روید.
م.دریا
ناگهان...برچسب : نویسنده : booyesohbateyar بازدید : 32
چه تلفیق زیباییست
تلفیق دو هنر
نقاشی و خیاطی
چشم هایم ماهرانه انتظار می کشند بر دیوار های این خانه
چشم هایم ماهرانه دوخته می شوند به در های این خانه
م.دریا
ناگهان...برچسب : نویسنده : booyesohbateyar بازدید : 31
هوا آرام
شب خاموش
راه ِآسمان ها باز
خیالم
چون کبوترهای وحشی می کند پرواز
رَوَد آنجا
که می بافند کولی های جادو، گیسوی شب را
فریدون مشیری
ناگهان...برچسب : نویسنده : booyesohbateyar بازدید : 47
برچسب : نویسنده : booyesohbateyar بازدید : 34
فنجان قهوه ای دست نخورده روی میز کنار ایوان
و صدای آونگ ساعتی که مدام تلقین می کند قراری در راه است
آه کور و کر شده ای چقدر
نه فنجان قهوه را می شنوی
و نه صدای آونگ را می بینی
و انتظار چقدر شبیه کوچه ی دلتنگی ست
که در انتهای آن زنی موهای بافته شده اش را قیچی می کند...
م.دریا
ناگهان...برچسب : نویسنده : booyesohbateyar بازدید : 31
من که شاعر نیستم
فقط خیال حس لمس دست هایت را دلم نیامد ثبت نکنم در تاریخ
من حتی نقاش خوبی هم نیستم
ولی چشم هایم انتظارت را در انتهای تمامی خیابان های تهران به طرز ماهرانه ای کشیده اند
راستش از موسیقی هم سر در نمی آورم
ولی هر بار که تو را با آن زن در پارک لاله دیدم
حسادت های زنانه ام را چنگ زده ام
من هیچ نیستم
اما دوست داشتنت را خوب بلدم...
م.دریا
ناگهان...برچسب : نویسنده : booyesohbateyar بازدید : 34